از دیرباز قرآنپژوهان و مفسران مسلمان در پی یافتن اسرار حِکمی، نکات بلاغی، و پیامهای ضمنیِ نهفته در تعبیرات و ساختارهای قرآنی بودهاند. در این میان، آیات متشابه لفظی که در آنها با تکرار یک مفهوم با اندک تفاوت لفظی و دستوری روبهروییم از جایگاهی ویژه در این گونه مطالعات برخوردار بودهاند. از آنجا که تبیین اختلاف دو جملۀ مشابه بیشتر به سطح مراد جدی گوینده یا نویسنده مربوط میشود، بررسی آیات مشابه نیز باید از این دریچه انجام گیرد. در میان علوم جدید، دانشی که به بررسی معنای مورد نظر تولیدکنندۀ گفته بپردازد، علم کاربردشناسی است. از جملۀ مؤلفههایی که در سالهای اخیر وارد این دانش شده و مباحث مفصلی را به دنبال داشته است، موضوع معنای ضمنی یا تلویح است. تلویح مقصودی است که متکلم از تولید یک پارهگفت در نیت دارد و در جمله تنها به آن اشاره شده است و از این رو مخاطب باید با توجه به قرائن زبانشناختی، بافت و تلاش فکری خود، آن معنا را استنباط کند. در این نوشتار در صددیم با استفاده از اصول همکاری پیشنهادی گرایس، به استخراج تلویحات محاورهایِ نهفته در برخی آیات مشابه لفظی پرداخته و از این منظر تفاوت معنایی این آیات را ترسیم نماییم.