بررسی معناشناختی واژگان و عبارات قرآن، یکی از راههای جدید مطالعات قرآنی است. هدف نگارندگان در مقالۀ حاضر، بررسی این مسئله است که چرا خداوند در قرآن برای نصب امام از واژۀ جعل بهره جسته و از واژگانی که در حوزۀ معنایی آن هستند، مانند «اجتباء، اصطفاء، اختیار، فَعَلَ، صَنَعَ، خَلَقَ، وَضَعَ» استفاده نکرده است؟ برای وصول به این هدف، کلیۀ آیات مربوط به «جعل» و 6 آیۀ مربوط به «جعل امامت» مورد بررسی قرار گرفت و روشن گردید که واژۀ «جعل» در قرآن، هم به خداوند و هم به انسان نسبت داده شده است، ولی عبارت «جعل امامت» فقط به خداوند نسبت داده شده که بیانگر اراده و امر اوست. همچنین از طریق تحلیل سیاق و استخراج مفاهیم جانشین و همنشین «جعل»، ویژگیها و مؤلفههای معنایی «جعل امامت» مشخص شد و با استفاده از اصل معناشناسی شناختیِ «اصالت تعبیرهای قرآنی»، روشن گردید که هیچ یک از واژههای نامبرده نمیتوانند جانشین واژۀ «جعل» محسوب شده و رسانندۀ سطوح و لایههای معنایی آن باشند.