معاجم لغوی از جمله کتاب التحقیق فی کلمات القرآن بر پایۀ مبانی لغوی خاصی نگاشته شده که نیازمند تحلیل و بررسی است. در این مقاله به روش توصیفی تحلیلی، مبانی لغوی نویسندۀ کتاب تحلیل و بررسی میشود. اصل عدم ترادف، ارجاع کلمه به اصل واحد و مفهوم اصیل، نفی تجوّز یا حصر استعمال کلمات قرآنی در معانی حقیقی، از جملۀ مبانی مصطفوی در التحقیق است. نتایج این پژوهش نشانگر آن است که مٶلف در برخی موارد برخلاف مبنای خود، وجود مجاز در بین واژگان قرآنی را پذیرفته و حتی به آن تصریح نموده است. همچنین کنایه را استعمال لفظ در معنای حقیقی و ارادۀ معنایی که ملازم آن است، میدانند، اما بسیاری از قدما و دانشمندان نه تنها کنایه بلکه تشبیه را هم از انواع مجاز دانستهاند. بنابراین از تعریف مصطفوی چنین به دست میآید که در کنایه، معنایی که ملازم معنای اصلی است، اراده میشود و اگر این نوع کاربرد را خروج از معنای اصلی بدانیم، تلویحاً باید وجود مجاز را در میان واژگان قرآنی پذیرفت.