بررسی تطبیقی حقیقت عرش و کرسی از منظر علامه طباطبایی و مکتب عرفانی ابن‌عربی

نوع مقاله : پژوهشی

نویسندگان

1 نویسنده مسئول، دکتری فلسفه، گروه عرفان اسلامی، مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، قم، ایران.

2 استادیار، گروه عرفان اسلامی، مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، قم، ایران.

چکیده

در منظومۀ هستی، دو حقیقت به نام عرش و کرسی وجود دارند که اندیشمندان دربارۀ آن‌ها به بحث و بررسی پرداخته‌اند که از جمله آن‌ها می‌توان به علامه طباطبایی و مکتب عرفانی ابن‌عربی اشاره کرد. این دو دیدگاه در بیان حقیقت عرش و کرسی دارای اشتراکات و افتراقاتی هستند. حال، با توجه به این مطلب که قرآن، عرفان و برهان جدای از یکدیگر نیستند و درعین‌حال تفسیر ارائه شده از عرش و کرسی در مکتب ابن‌عربی با تفسیر علامه طباطبایی از عرش و کرسی ظاهراً متفاوت است، بنابراین ضرورت ایجاب می‌کرد که تحقیقی در این زمینه نگاشته شود و ابعاد آن مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین هدف پژوهش حاضر این است که حقیقت عرش و کرسی و جایگاه آن‌ها را با روش توصیفی - تحلیلی و انتقادی و به صورت تطبیقی از منظر علامه طباطبایی و مکتب عرفانی ابن‌عربی مورد بحث و واکاوی قرار دهد. علامه عرش و کرسی را حقیقت واحدی می‏داند که دارای اجمال و تفصیل می‏باشد. این حقایق در عالم عقول قرار دارند و حاملینی دارند که آن‌ها را در دنیا و آخرت حمل می‏کنند و این عرش محمول در دنیا و آخرت یکی است، اما از دیدگاه مکتب ابن‌عربی عرش صورت دایره‏ای است که در آغاز عالم مثال شکل می‌گیرد. این عرش همان عرش رحمان است که آسمان بهشت است و با بقیه اقسام عرش تفاوت دارد و کرسی هم که زمین بهشت است در درون این عرش قرار دارد. از طرف دیگر این عرش را چهار نفر حمل می‏کنند و با عرش محمول در قیامت که هشت نفر آن را حمل می‏کنند تفاوت دارد. اهم دستاوردهای تحقیق را می‌توان در موارد ذیل خلاصه کرد: ۱. عرش و کرسی دو حقیقت مجزای از یکدیگر هستند و از مراتب علم فعلی خداوند به شمار می‌آیند. ۲. حاملان چهارگانه بالأصاله مربوط به کرسی هستند و به اعتبار کرسی به عرش نسبت داده می‌شوند. ۳. مطابق با روایات، برخی از انسان‌های کامل هم ممکن است جزو حاملان عرش محسوب شوند. ۴. اطلاق فلک اطلس و فلک الافلاک بر عرش که مطابق با یافته‌های هیئت بطلمیوسی است، نادرست می‌باشد. ۵. عرش حقیقتی واحد است که شئون متعدد دارد و اوصافی چون عظیم، کریم و مجید وصف عرش محسوب می‌شوند، نه از اقسام عرش. ۶. مطابق ظاهر روایات، عرش محمول در دنیا و آخرت یکی است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

A Comparative Study of the Realities of the Throne (Arsh) and the Footstool (Kursī) from the Perspectives of Allamah Ṭabāṭabā’ī and the Mystical School of Ibn ʿArabī

نویسندگان [English]

  • Morteza Zadeh Bamari 1
  • Davood Hassanzadeh Karimabad 2
1 Corresponding Author, PhD Graduate in Philosophy, Department of Islamic Mysticism, Imam Khomeini Educational and Research Institute, Qom, Iran.
2 Assistant Professor, Department of Islamic Mysticism, Imam Khomeini Educational and Research Institute, Qom, Iran.
چکیده [English]

Within the cosmic order, two profound metaphysical realities, Arsh (Arabic: عرش, lit: Throne) and Kursī (Arabic: کرسی, lit: Footstool), have been subjects of extensive scholarly discourse, among which Allamah Ṭabāṭabā’ī and the mystical school of Ibn ʿArabī stand out as central figures. These two perspectives share both commonalities and divergences in their interpretations of the essence and nature of the Arsh and Kursī. Given that the Qurʾānic exegesis, mysticism (ʿirfān, Arabic: عرفان), and rational theology (burhān, Arabic: برهان) are inherently interconnected, and considering that the interpretative framework of Arsh and Kursī in Ibn ʿArabī’s mystical school appears to differ from the interpretation of Allamah Ṭabāṭabā’ī, it is necessary to undertake an inquiry into these perspectives. This article, therefore, aims to critically and analytically examine and compare the metaphysical realities of the Arsh and Kursī from the viewpoints of Allamah Ṭabāṭabā’ī and the mystical teachings of Ibn ʿArabī, employing a descriptive-analytical and comparative methodology. Allamah Ṭabāṭabā’ī views the Arsh and Kursī as a unified metaphysical reality, encompassing both general and specific aspects. He asserts that these realities are located within the intellectual realm (ʿālam al-ʿaql, Arabic: عالم العقل), and they are borne by carriers who uphold them both in this world and in the Hereafter (akhirah, Arabic: آخرة). The Arsh in this context is singular, both in its worldly and eschatological manifestations. Conversely, Ibn ʿArabī’s mystical tradition posits that the Arsh takes a circular form, originating in the world of al-ʿĀlam al-Mithāl (the World of Image, Arabic: عالم المثال), and is distinct from other forms of Arsh. The Kursī, understood as the earthly paradise (Jannat al-Arḍ, Arabic: جنة الارض), is situated within this specific Arsh. Furthermore, the Arsh is carried by four beings, in contrast to the Arsh carried in the eschatological realm, which is borne by eight beings. The key findings of this article can be summarized as follows: 1. Arsh and Kursī are two distinct metaphysical realities, each representing a different aspect of God’s active knowledge (ʿilm faʿlī, Arabic: علم الفعلی). 2. The primary carriers of the Kursī are four beings, who are conceptually linked to the Arsh due to their association with the Kursī. 3. According to specific traditions (riwāyah, Arabic: روایة), certain perfected human beings (al-insān al-kāmil, Arabic: الانسان الکامل) may be regarded as carriers of the Arsh. 4. The attribution of the Atlantean Sphere (falak atlas, Arabic: فلک أطلس) and the Sphere of Spheres (falak al-aflāk, Arabic: فلک الأفلاک) to the Arsh, as described in the Ptolemaic model of astronomy, is erroneous. 5. The Arsh is a singular metaphysical reality with multiple attributes, including ʿazīm (Arabic: عظیم, lit: great), karīm (Arabic: کریم, lit: generous), and majīd (Arabic: مجید, lit: glorious), which describe its essence, rather than its separate types. 6. Based on the apparent meanings in the traditions, the Arsh in both the worldly and eschatological realms is one and the same.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Arsh (Arabic: عرش
  • lit: Throne)
  • Kursī (Arabic: کرسی
  • lit: Footstool)
  • Allamah Ṭabāṭabā’ī
  • Ibn ʿArabī
  • Mysticism (Arabic: عرفان)
  • Active Knowledge of God (Arabic: علم الفعلی)
  1. قرآن کریم.
  2. ابن‌بابویه، محمد بن علی. (1416ق). التوحید. قم: مؤسسة النشر الإسلامى.
  3. ابن‌ترکه، صائن‌الدین. (1360ش). تمهید القواعد. تهران: وزارت فرهنگ و آموزش عالی.
  4. ابن‌جمعه حویزی، عبدعلی. (1383ش). نور الثقلین. بیجا: مطبعه العلمیه.
  5. ابن‌عربی، محی‌الدین. (1336ق). عقلة المستوفز. لیدن: مطبعة بریل.
  6. ابن‌عربی، محی‌الدین. (بی‌تا). الفتوحات المکیة. بیروت: دارالصادر.
  7. امینی‌نژاد، علی. (1390ش). حکمت عرفانی. قم: مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
  8. آشتیانی، سید جلال‌الدین. (1370ش). شرح مقدمه قیصری فصوص الحکم. تهران: انتشارات امیرکبیر.
  9. آملی، سید حیدر. (1368ش). جامع الأسرار و منبع الأنوار. تهران: مرکز انتشارات علمی و فرهنگی.
  10. آملی، سید حیدر. (1422ق). تفسیر المحیط الأعظم. محقق: سید محسن موسوی تبریزی. تهران: وزارت ارشاد اسلامی.
  11. جامی، عبدالرحمن. (1370ش). نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص. تهران: وزارت ارشاد اسلامی.
  12. الجندی، مؤیدالدین. (1423ق). شرح فصوص الحکم. قم: بوستان کتاب.
  13. جوادی آملی، عبدالله. (1399ش). تسنیم. قم: اسراء.
  14. حسن‌زادۀ آملی، حسن. (1381ش). هزار و یک کلمه. قم: بوستان کتاب.
  15. صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم. (1363ش). مفاتیح الغیب. تهران: انجمن اسلامی حکمت و فلسفه.
  16. طباطبایی، سید محمدحسین. (1415ق). الرسائل التوحیدیه. قم: مؤسسة النشر الاسلامی.
  17. طباطبایی، محمدحسین. (1428ق). نهایه الحکمه. قم: مؤسسۀ نشر اسلامی.
  18. طباطبایی، محمدحسین. (بی‌تا). المیزان فی التفسیر القرآن. قم: دفتر تبلیغات اسلامی.
  19. عظیمی، امین. (1389ش). روش‌ها و گرایش‌های تفسیر قرآن کریم. قم: ذوی القربی.
  20. عیاشی، محمد بن مسعود. (1380ق). تفسیر العیاشی. تهران: مکتبة العلمیة الاسلامیة.
  21. فرغانی، سعیدالدین. (1379ش). مشارق الدراری شرح تائیه ابن‌فارض. قم: دفتر تبلیغات اسلامی.
  22. فرغانی، سعیدالدین. (1428ق). منتهی المدارک فی شرح تائیه ابن‌فارض. بیروت: دارالکتب العلمیه.
  23. فناری، محمدحمزه. (2010م). مصباح الانس بین المعقول و المشهود. بیروت: دارالکتب العلمیه.
  24. قیصری، داود. (1375ش). شرح فصوص الحکم. تهران: شرکت انتشارات علمى و فرهنگى.
  25. قیصرى، داود. (1381ش). رسائل قیصرى. تهران: مؤسسۀ پژوهشى حکمت و فلسفۀ ایران.
  26. کاشانی، عبدالرزاق. (1370ش). شرح فصوص الحکم. قم: انتشارات بیدار.
  27. کلینی، محمد بن یعقوب. (1393ش). اصول کافی. بی‌جا: دارالثقلین.
  28. مجلسی، محمدباقر. (1404ق). بحارالانوار. بیروت: مؤسسۀ الوفاء.
  29. مهدوی راد، محمدعلی؛ عماری اله یاری، زهرا. (1397ش). «تحلیل تطبیقی قاعده ترادف واژگان در تفسیر قرآن با رویکرد معناشناسی در تفسیرالمیزان و التحریر و التنویر». آموزه‌های قرآنی، 15(20)، 3-37.
  30. همدانی، سیدعلی. (بی‌تا). حل فصوص الحکم (نسخۀ خطی).
  31. یزدان‌پناه، یدالله. (1393ش). مبانی و اصول عرفان نظری. قم: مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی.