بازنگری مبانی و روش تفسیر ادبی معاصر از منظر امین خولی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

چکیده

در قرن اخیر، امین خولی در مقالۀ «تفسیر در دایرةالمعارف اسلامی با نگاهی ادبی به قرآن» ضمن ارائۀ گام‌هایی متفاوت در تفسیر قرآن، تفسیر ادبی را دگرگون ساخت. او با اصل قرار دادن قرآن به عنوان یک متن ادبی کوشید قواعد فهم متن ادبی را بر قرآن همچون سایر متون پیاده کند.
      در این مقاله، تفاوت میان مبانی فکری و روش تفسیری او را که به صورت ممزوج در مقالۀ خود توضیح داده است، آشکار خواهیم کرد. علاوه بر لزوم فهم ادبی قرآن به مثابۀ متنی سترگ در زبان عربی به عنوان اساسی‌ترین مبنای فکری امین خولی، امکان فهم قرآن توسط افرادی غیر از عالمان دینی، اعتقاد به تأثیر قرائن پیرامونی همچون عوامل محیطی در فهم قرآن، اعتقاد به تک‌معنایی در قرآن و اصل بودن قرآن در برابر قواعد نحوی و بلاغی، از جملۀ مبانی فکری او به شمار می‌رود. همچنین لزوم تفسیر موضوعی قرآن کریم، بهره‌مندی از علوم قرآنی در فهم قرآن کریم، توجه به تاریخ و فرهنگ عصر نزول، پژوهش در معنای واژگان، مطالعه و بررسی عبارات و جملات و بهره‌گیری از دو علم روان‌شناسی و جامعه‌شناسی در تفسیر، از مراحل تفسیر ادبی قرآن به باور اوست. بر این اساس، پیاده کردن قواعد فهم متن ادبی بر قرآن، موجب شکوفایی تفسیر در زمینه‌های پژوهش واژگان، زیبایی‌شناسی عبارات قرآنی با تعریف متفاوت علم بلاغت و بهره‌گیری از علم روان‌شناسی در فهم تفاوت‌های بیان قرآن در انتقال مفاهیم به مخاطب شده است. هرچند در نظر نگرفتن تفاوت‌های قرآن با متن ادبی به عنوان متنی الهی و تصور انطباق کامل آن‌ها، موجب دستیابی به نتایج نادرست به ویژه در آثار شاگردان امین خولی گردیده است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات